روزنوشت‌ها

تعدادی از نوشته‌های جدید و قدیمی‌ام

روزنوشت‌ها

تعدادی از نوشته‌های جدید و قدیمی‌ام

از جمله وظایف پزشک عمومی

شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۱، ۰۱:۴۱ ب.ظ

مریض: دکتر ۱۰ تا شربت سفیکسیم بنویس با ده تا پنی سیلین ۵ میلیون

پزشک: بله؟ اینهمه براچی؟ اصن بگو چته

مریض: [عصبانی و طلبکار] تو چیکار داری بنویس دیگه

پزشک: من که نمیتونم بیخودی دارو بنویسم. اونم اینهمه

مریض: فک کردی کی هستی اگه به مهرت نیاز نداشتم که اینجا نمیومدم

پزشک: [خشم خود را به سختی فرو میخورد] اگه سرما خوردی یکی دوتا پنیسیلین کافیه اینقدر نمیخواد

مریض: نه دکتر من برای گاوم میخوام مریض شده! دفترچه خودمو آوردم بنویس

پزشک: نه خوب اگه برا گاوت میخوای باید دفترچه بیمه گاوتو بیاری تا بنویسم براش!

* مرکز بهداشت – واقعی

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۱، ۰۱:۴۱ ب.ظ
  • محمد اسماعیل آرامش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی