روزنوشت‌ها

تعدادی از نوشته‌های جدید و قدیمی‌ام

روزنوشت‌ها

تعدادی از نوشته‌های جدید و قدیمی‌ام

اطفال

جمعه, ۸ مهر ۱۳۹۰، ۰۲:۱۴ ب.ظ
اطفال رو دوست دارم. نگاه بچه ها و مادراشون خیلی صمیمی تر و دلپذیرتره. تو بخش داخلی که بیچاره ها انواع بیماری های مزمن داشتن دیگه حوصله شرح حال دادن بهمون رو نداشتن و تو جراحی هم اکثرا بعد از عمل بهشون می رسیدیم که از درد بعد از عمل به خودش میپیچیدن.

اما اطفال خیلی قشنگ تره. با اینکه همش صدای جیغ و گریه بچه ها شنیده میشه اما یه جورایی آروم تره. پرسنل بخش هم مهربون ترند.

مخصوصا بخش نوزادان که از همه قشنگ تره. با اینکه دوستام میگن چقد زشتن این نوزادا اما من بی نهایت از نوزاد چند روزه خوشم میاد. یعنی وقتی چشماشونو باز میکنن دلت میره واسه شون. حیف که نمیشه دستمالیشون کرد وگرنه یکی یکی شون رو حسابی بغل میکردم.

گروه ما هم که کلا خل و چلیم سر تخت هر مریضی میایم اولش یه عالمه ادا و اطفار واسه بچه در میاریم مثلا بخنده اما بیشتر مواقع می ترسه گریه ش میگیره! قراره یه روز بیایم همه بادکنکا بخشو بترکونیم ببینیم عکس العمل بچه ها مثبته یا منفی 

و راستی اول مهر هم با تعدادی از بچه های دبیرستان بعد از پنج سال ملاقات کردیم که واقعا روز خوب و قشنگی بود.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • جمعه, ۸ مهر ۱۳۹۰، ۰۲:۱۴ ب.ظ
  • محمد اسماعیل آرامش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی