روزنوشت‌ها

تعدادی از نوشته‌های جدید و قدیمی‌ام

روزنوشت‌ها

تعدادی از نوشته‌های جدید و قدیمی‌ام

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اردیبهشت» ثبت شده است

پس از یه فرجه یک هفته ای سخت امتحان زنان رو دادیم. آخرین بخش ماژور هم سپری شد و از شنبه میریم عفونی. دیروز تنهایی داشتم کنار زاینده رود و زیر پل فردوسی قدم میزدم، فوق العاده هوای خوبی بود. نم نم بارون و هوای دلچسب اردیبهشت. خوشبختانه هنوز زنده رود زندس. خستگی این مدت درس خوندن حسابی ازتنم دراومد.

به همه چی فکر کردم، به گذشته و آینده. به زندگی. به آرزروهام. چقدر تفاوت تفکر و نگرشم رو نسبت به گذشته خوب حس میکنم. میگن سن که بالا میره خیلی چیزا درونت عوض میشه، اما فکر نمیکردم نسبت به دو – سه سال گذشته اینقدر احساسام فرق کنه. مثل اینه که الان دارم زندگی رو از یه دریچه دیگه نگاه میکنم. کارای بچه های ترم پایینی و رفتارهاشون برام خنده دار و بچه گونه شده. مثل یه پیرمرد که داره به کار جوونا نگاه میکنه! میبینم احساسات درونم کم کم داره خشک میشه. همچنین فکر میکردم که مثلا سه سال دیگه وقتی کنار زاینده رود دارم قدم میزنم چقدر عوض شدم.